بدِ مرا تو بخوب خودت بدل کردی
به وعده های خودت بارها عمل کردی

دل تنگ
حقیر بودم اما تو زود نام مرا
بزرگ کردی و آوازه ی محل کردی


به هر که رو زده بودم مرا معطل کرد
ولی تو مشکل من را چه زود حل کردی


فرار کردم و با اضطراب برگشتم
به محض اینکه رسیدم مرا بغل کردی


گناه تلخ مرا با حسین بخشیدی
حسین گفتم و این زهر را عسل کردی


بیا و قول بده زود کربلا ببرم
تو که همیشه به قول خودت عمل کردی
نماز


[روا بود که گریبان ز هجر پاره کنم
دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم]


محبت علی از سینه ام نخواهد رفت
چرا که حب علی را تو لَم یَزَل کردی


به زیر دِین کسی نیستم ، خدا را شُکر
مرا گدای حسین از همان ازل کردی


حسین جان آرام دلهایی
حسین جان عزیز زهرایی

چقدر دلهره دارم چقدر می ترسم
حسین من نکند کربلات بسته شود