زهرای تو که هست به مردم نیاز نیست
وقتی که آب هست تیمم نیاز نیست

شرمنده ام که دست تو از پشت بسته شد
شرمنده ام خودم به تبسم نیاز نیست

حرفی نزن گلوی تو را میکشد طناب
وقتی اشاره است به تکلم نیاز نیست

کو دستهات تا که بگیرم ببوسمش
دست تو را به بیعت مردم نیاز نیست

دستم به دست ضربه ی اول خودش شکست
با این حساب ضربه ی دوم نیاز نیست

حتی اشاره بار مرا میزند زمین
این بار ِ شیشه را به تهاجم نیاز نیست

علی اکبر لطیفیان