دلـــ تنگــ امام زمان (عج)

تراوشات قلبیـ اَم ...

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر کوچه» ثبت شده است

وای مادرم :: ایستادم به نوک پنجه ی پا اما حیف ...

مردک پست که عمری نمک حیدر خورد
نعره زد بر سر مادر به غرورم برخورد

ایستادم به نوک پنجه ی پا اما حیف
دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد
دود بود و دود بود و دودبود
{اگر حال روضه رو دارید بخونید وگرنه....نخونید بهتره|التماس دعا|}

ادامه مطلب...
۲۱ اسفند ۹۲ ، ۱۸:۱۰ ۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
دل تنگــــ امام زمان (عج)

چهل!

پشت در میزدند مادر را
بی خبر میزدند مادر را
یک نفر بود پشت در اما . . .
چهل نفر میزدند مادر را
کوچه ی ما پر از اراذل شد
در گذر میزدند مادر را
عده ای با قلاف ، با کینه
انقدر میزدند مادر را
تا که دستش به مرتضی نرسد
بیشتر میزدند مادر را
هر که از ره رسید او را زد
رهگذر میزدند مادر را
مرد جنگی یقین سپر دارد
بی سپر میزدند مادر را

پیش رویم زدند آفا را
پشت سر میزدند مادر را

مادر

۲۴ فروردين ۹۲ ، ۱۹:۱۲ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دل تنگــــ امام زمان (عج)