آقا نگاهت جای آهو هاست، می دانم 
دستان پاکت مثل من تنهاست، می دانم 

آقا دلت در هیچ ظرفی جا نمی گیرد 
جای دل تو وسعت دریاست ، می دانم
 
می آیی و با دستهایت پاک خواهی کرد 
اشکی که روی گونه مان پیداست ، می دانم 
برگشتنت در قلب های مرده مردم 
همرنگ طوفانی ترین دریاست ، می دانم
 
جای سرانگشتان پر نورت در این ظلمت 
مانند رد باد بر شنهاست ، می دانم 

در باور کوتاه این مردم نمی گنجد 
وقتی بیایی اول دعواست ، می دانم
 
ای کاش برگردی که بعد از این همه دوری 
یک بار حس بودنت زیباست ، می دانم 
مهدی موعود

آقا اگر تو برنمی گردی دلیل آن 
در چشمهای پر گناه ماست ، می دانم 

کی باز میگردی ، برایم بودن با تو 
زیباترین آرامش دنیاست ، می دانم 

تو باز می گردی اگر امروز نه ، فردا 
از آتشی که در دلم پیداست ، می دانم