غروب بی کسی ها سر نمی شد
به جز غم قسمت خواهر نمی شد
غم عالم اگر بر شانه اش بود
از این قامت کمانی تر نمی شد
 
تمام دشت از غربت لبالب
نمانده سرپناهی در دل شب
کنار خیمه ای آتش گرفته
همه پروانه، همچون شمع زینب
 
اگر چه غربتت بوده دمادم
اگر چه دیده ای غم های اعظم
ـ فدای عصمت زهرائی تو ـ
نشد یک نخ ولی از معجرت کم