اگر تونستید یه سری هم به وبلاگ من بزنید و یه دلنوشته ی امام زمانی رو
در بخش نظرات بنویس
هرچه دوست داشتید بگوئید...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
بسم الله الرحمن الرحیم _ _ _ _ _ _ من هستم،امّا اگر در این راه زنده نماندم ،به یاد محسن فاطمه گریه کن،اگر سلاح دشـمــن قلبم را پـاره پـاره کــرد ، بـه یـاد حسنش گریه کن و اگر تیر بر تارک سـرم خورد و آن را دو نیم کــرد ، به یــاد شوی فاطمه گریه کن و اگر بدنم را پاره و لهیده یافتی ، به یاد حسینش گریه کن ولــی اگر جسمم را دیگر هرگز نیافتی ، به یـاد فاطمه گریــه کن که من نیــز به یـــاد او بارها گریه کردم و همیشه گریه خواهــم کرد؛
چون از او مظلــــوم تر ســـراغ ندارم.
اینک من می مانم تا انتقام سیلی مادرم زهرا سلام الله علیها را بگیرم. ___________________ ||| "استفاده از مطالب وبلاگ "به هر نحوی" مجاز مــی باشد." |||
شهادت حضرت زهرا (س)
یه روز گل پیامبر
نشسته بود تو خانه
که دشمنان اسلام
یه لشکر بیگانه
به سوی خانه او
شدند همی روانه
تو دستشون فقط بود
شمشیر و تازیانه
زهرا شنید صدایی
صدای درب خانه
لرزید دل غریبش
یه ترس مادرانه
اومد به پشت در او
با حالی عاجزانه
یکی از اون آدما
با خشم و وحشیانه
در را شکست و سوزاند
آتش گرفت زبانه
لگد به در چو کوبید
میخی ز در کمانه
کرد و به پهلویش خورد
شد دردی مادرانه
محسن به آسمانها
شد سوی حق روانه
آن شب کنار مولا
بنشست و خالصانه
وصیتش رو فرمود
به مولا محرمانه
امشب دعا کنم من
درد و دلی شبانه
پیش خدای خوبم
از جور این زمانه
موهای زینبم را
زدم به شوقی شانه
حسینم و حسن را
بوسیدم عاشقانه
گفتم مرا علی جان
غسلم نما شبانه
مرا به خاک بسپار
عشقم تو مخفیانه
از جایگاه قبرم
ندی به کس نشانه
با هر سوال دشمن
بیار تو صد بهانه