دلـــ تنگــ امام زمان (عج)

تراوشات قلبیـ اَم ...

۲۶۵ مطلب با موضوع «شعر» ثبت شده است

دل بیچاره ...

دل بیچاره را به وصل دمی 
شادمان کن که بی تو غمگین است

۰۶ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۴۲ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
دل تنگــــ امام زمان (عج)

لذّت عشق به این حسِّ بلاتکلیفی ست ...

عشق رسوایی محض است که حاشا نشود
عاشقی با اگر و شاید و امّا نشود

شرط اوّل قدم آن است که مجنون باشیم
هر کسی دربه در خانۀ لیلا نشود

دیر اگر راه بیفتیم ، به یوسف نرسیم
سرِ بازار که او منتظر ما نشود

لذّت عشق به این حسِّ بلاتکلیفی ست
لطف تو شاملم آیا بشود یا نشود؟


من فقط روبه روی گنبد تو خم شده ام
کمرم غیر در ِ خانه ی تو تا نشود

هرقدر باشد اگر دور ِ ضریح تو شلوغ
من ندیدم که بیاید کسی و جا نشود
ادامه مطلب...
۰۶ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۲۹ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
دل تنگــــ امام زمان (عج)

این شهر پرگناه ...

بی شک عذاب دامنمان را گرفته بود 
 این شهر پرگناه اگر هیئتی نداشت...
هیئت

۰۵ خرداد ۹۲ ، ۲۱:۵۶ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
دل تنگــــ امام زمان (عج)

اشعار وفات شهادت گونه حضرت زینب سلام الله علیها

غروب بی کسی ها سر نمی شد
به جز غم قسمت خواهر نمی شد
غم عالم اگر بر شانه اش بود
از این قامت کمانی تر نمی شد
 
تمام دشت از غربت لبالب
نمانده سرپناهی در دل شب
کنار خیمه ای آتش گرفته
همه پروانه، همچون شمع زینب
 
اگر چه غربتت بوده دمادم
اگر چه دیده ای غم های اعظم
ـ فدای عصمت زهرائی تو ـ
نشد یک نخ ولی از معجرت کم

ادامه مطلب...
۰۴ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دل تنگــــ امام زمان (عج)

گله ای نیست ، من و فاصله ها همزادیم ...

دل خوشم با غزلی تازه ، همینم کافی ست
تو مرا باز رساندی به یقینم کافی ست

قانعم ، بیشتر از این چه بخواهم از تو 
گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست

گله ای نیست ، من و فاصله ها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی ست
غایب

ادامه مطلب...
۰۳ خرداد ۹۲ ، ۱۹:۳۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دل تنگــــ امام زمان (عج)

امام هر عصر بابای مهربان است ...

دست مرا گرفتی تا یادتان بمانم
از روی خاک بردید تا روی آسمانم
گفتند امام هر عصر بابای مهربان است
روز پدر مبارک بابای مهربانم

مولا جان(عج) روزت مبارک ...

۰۳ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۰۷ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
دل تنگــــ امام زمان (عج)

چند رباعی میلاد حضرت امیر علیه السلام

با شوکت بی نظیرش آمد از راه
می آید از آسمان و در دستش ماه
دیدی که دهان کعبه هم وا مانده
لا حول ولا قوة الا بالله
ابوتراب
از جلوه ی نور ازلی می گویم
از ساحت آن صبح جلی می گویم
عمریست که مشغول عبادت هستم
هر شام و سحر علی علی می گویم

ملک و ملکوت می شود حیرانش
برپاست حماسه های بی پایانش
لشکر به دمی ز هم فرو می پاشد
می آید و ذوالفقار در دستانش

چشم همه بر شکوه بی همتا بود
آن روز که شور حیدری برپا بود
وقتی در قلعه را درآورد از جا
ذکر لب او نوای یازهرا بود

با مهر تو هر دلی شرف می گیرد
عشق تو دل مرا هدف می گیرد
هر کس که به ذکر یا علی دلگرم است
از فاطمه ایوان نجف می گیرد
یوسف رحیمی

۰۲ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دل تنگــــ امام زمان (عج)